دیکشنری
داستان آبیدیک
قلبش از سینه داشت خارج می شد
english
1
general
::
one's heart misses a beat, one's heart skips a beat
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
قلب جاعل اسکناس یا سکه
قلب رایانه ای
قلب رقیق
قلب ساز
قلب شناسی
قلب عبارت
قلب ماهیت
قلب ماهیت کردن
قلب نگار
قلب نگاره
قلب نگاری
قلب نگاری الکتریکی
قلب واقعیت
قلب کردن
قلب کردن سکه
قلبش از سینه داشت خارج می شد
قلبی
قلبی ریوی
قلبی عروقی
قلبی شکل
قلع
قلع آب کاری
قلع خیز
قلع ماده نزاع
قلع نشدنی
قلع و قمع
قلع وقمع
قلع کاری
قلع کردن
قلع کردن ـ قلع
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید